با تو دل را غرق رویا می کنم
مثل ساحل خو به دریا می کنم
تاری از آیینه پودی از غزل
برتن عشق تو شولا می کنم
خسته ام از درد بی دردی دل
عشق را با غم مداوا می کنم
در شب مهتابی چشمان تو
سینه ام را خوان یغما می کنم
عشق لیلی در دلم گل می کند
تا هوای کوه و صحرا می کنم
یا خیالت یا حضورت یا غمت
عشق را این گونه معنا می کنم
معصومه صیادی